حواسمون باشه به دل آدما !!!

شیشه نیست که روی اونا "ها" کنیم 

بعد با انگشت قلب بکشیم

بعد وایسیم آب شدنشو نگاه کنیم و کلی هم کیف کنیم ،

رو شیشه نازک دل آدما اگه قلبی کشیدی

باید مردونه پاش وایسی

مردونه ی مردونه .

پس پاش وایسا تا پات وایسه ......

چرا آدما نمیدونن بعضی وقتا خداحافظ یعنی نذار برم

یعنی برم گردون ، سفت بغلم کن ، سرمو بچسبون

به سینت و بعد بگو

خداحافظ و زهر مار ، بی خود کردی میگی خدافظ

مگه میذارم بری !!! ، مگه الکیه ؟؟؟؟

چرا میذارن بری ؟؟؟

چرا نمیفهمن نمی خوای بری ؟؟؟

چرا نمیفهمن که می خوای نازتو بکشن ؟؟؟

چراااااااااا؟؟؟؟ 

گاه دلم می گیرد ، گاه زندگی سخت می شود ...

گاه تنها ، تنهایی آرامش می آورد !!!

گاه هوایت دیوانه ام می کند !!!

این"گاه ها" گهگاه تمام روز و شب من می شوند ...

آن وقت بغض راه گلویم را می گیرد !!!

درست مثل همین روز ها !!!

که تو نیستی و بی تو ....

لبانم را دوخته ام

مبادا بگویم "دوستت دارم"

که هر بار گفتم

تنهایی ام بزرگتر شد!!!

برای بعضی از درد ها نه می توان گریه کرد .....

نه می توان فریاد زد .....

نه می توان حرف زد .....

برای بعضی از درد ها .....

فقط می توان نگاه کرد و بی صدا شکست !!!!!!

بعضی حرف ها رو نمیشه گفت ..... باید خورد ......

ولی بعضی حرف ها رو نه میشه گفت .... نه میشه خورد

می مونه سر دل .....!

میشه دل تنگ .....!

میشه بغض .....!

میشه سکوت .....!

میشه تنهایی و هزاران آه .....!

میشه گریه های شبونه .....!

میشه همون وقتی که خودتم نمی دونی چه مرگته !!؟؟!!...

زمانه به من آموخت که :

دست دادن معنی رفاقت نیست.......

بوسیدن قول ماندن نیست ..........

و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست......!

جدی میگم این همیشه یادتون بمونه

دردم این نیست که چرا اوعاشق

نیست .........

دردم این نیست که چرا معشوق

من از عشق تهی است .........

دردم این است که با این سردی ها

من چرا دل بستم ...!!!!!!!

مردانگی ات را با شکستن دل دختری که دیوانه

توست ثابت نکن .......!

مردانگی ات را با غرور بی اندازه ات به دختری که 

عاشق توست ثابت نکن .......!

مردانگی ات را زمانی می توانی نشان دهی که

دختری با تمام تنهایی اش به تو تکیه کند و اون دختر 

با تکیه به غرور تو با قدرت در این دنیای پر از نامردی 

قدم بر دارد  ........ 

ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه !

قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم !

خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه !

موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنن !

پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن !

آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کنن !

مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن !

می بینی تو رو خدا.....

قانون شاد زیستن:

1)هرگز متنفرنشو ، حتی از اون کسی که دوستش داشتی

و حالا نداری .

2)بسیار بخند ، حتی برای کسی که تو بغلش گریه کردی .

3)همیشه لبخند بزن ، حتی به کسی که ازش متنفری .

4)نگران نباش ، حتی اگر دیدی که دست رفیقت تو دست

یکی دیگس .

5)از دیگران کم انتظار داشته باش .

6)ساده زندگی کن .

7)برای بدست آوردن چیز هایی که از طرف مقابلت میخواهی 

بیش از حد اسرار نکن زیرا تبدیل به خشم یا نفرت می شود .

8) دوست های خوبی داشته باش چون تنها دوسته که

همیشه واست می مونه .

امروز بی اختیار در خیابان اشک ریختم

کسی را از دور شبیه تو دیدم

چه تلخ و گزنده بود این شباهت ........!

 دلم برای کسی تنگ است ، که گاهی دلتنگم میشد …

  دلم برای کسی تنگ است ، که طلوع عشق را به قلب من هدیه داد …

  دلم برای کسی تنگ است ، که با زیبایی کلامش مرا در عشقش غرق میکرد …

  دلم برای کسی تنگ است ، که هنگام دلتنگی هایم آغوشش امانم بود …

  دلم برای کسی تنگ است ، که دستانم همیشه گرمای دستانش را می طلبید …

  دلم برای کسی تنگ است ، که هر شب سرم شانه هایش را آرزو داشت …

قانون تو تنهایی من است وتنهایی من قانون عشق ،

عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست .

چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی! وچه سرنوشت تلخ وغریبی!

که هر بار ستاره های زندگیت را با دستان خود راهی آسمان پر

ستاره کنی و خود در تنهایی و سکوت با چشم هایی خیس از 

غرور ، پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی و خاموش و بی صدا به 

شادی ستاره های که از تو گشته جدا ، دل خوش کنی و باز هم

تو بمانی و تنهایی و دوری .................!!!!!!

عاشقانه دوستت دارم

از تمام چیزهایی که داری خدا رو جدا کن !

حالا چی داری ؟ هیچ .

حالا به همه نداشته هایت خدا رو اضافه کن !

حالا چی کم داری ؟ هیچ .

من عاشقانه دوستش دارم

و او عاقلانه طردم میکند

منطق او ، حتی از حماقت من هم احمقانه تر است .

بودنم را هیچ کس باور نداشت

هیچ کسی کاری به کار من نداشت

بنویسید بعد مرگم روی سنگ

با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ

آن که خوابیده در این گور سرد

بودنش را هیچ کس باور نداشت

               چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت

دزدیده و به جاش یک زخم همیشه گی ، رو

 قلبت هدیه

 داده زل بزنی به جای اینکه لبریز کینه و نفرت

 شی

 حس کنی که هنوز هم دوسش داری

چقدر سخته دلت بخواد سر تو باز به دیواری

تکیه بدی

 که یک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له

شده

چقدر سخته تو خیالت ساعت ها با هاش حرف

بزنی اما

وقتی دیدیش هیچی جز سلام نتونی بگی

چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک

گونه ها

 تو خیس کنه اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که

هنوز هم دوسش داری

چقدر سخته گل آرزو هاتو تو باغ دیگری ببینی

و هزار

بار تو خودت بشکنی و اونوقت آروم زیر لب

بگی گل من باغچه نو مبارک ...!

     یک بار به ما قرعه عاشق شدن افتاد 

یک بار دگر

بار دگر

بار دگر

نه.....!