از اونيكه رفته نبايد رنجشي به دل گرفت.
آنكه دوستش داريم همه گونه حقي بر ما دارد ،
حتي حق آنكه ديگر دوستمان نداشته باشد.
نميتوان از او رنجشي به دل گرفت بلكه
بايد تنها از خود رنجيد كه چرا بايد آنقدر
«شايسته ي» محبت نباشيم كه عشقمان
ما را تررررك كند.....
البته گاهي از بي لياقتي اونه كه بخاطرنه
گفتن به يه هوس زود گذرش پس زده ميشيم.
نظرات شما عزیزان:
sheida 
ساعت21:01---8 آبان 1392
من سرم رابالا میگیرم...
چون به کسى باختم که با خیانت برده بود
mani 
ساعت10:52---4 مرداد 1392
سلام گلم سلام آبجي سلام زهراجون داداشيت كه ياد نرفته منم ماني حالم خوبه خوب شده واقعيتش ديگه حوصله پست گذاشتن ندارم/تو خوبي ؟ چكاراميكني؟ دلم واست يه ذره شده بود پاسخ:سلام مانی جان خیلی خوبه که خوب شدی .منم وقت نمیکنم بیام نت.درس و دانشگاه و ...... نمیذاره ولی سعیمو میکنم که بیام . منم خوبم ممنون که بهم سر زدی .میام پیشت.
شکلات تلخ(ایناز) 
ساعت22:32---1 مرداد 1392
به صد رسیده بودی
چشم بسته
گرچه قرار ما یک بازی ساده بود
نیامدی بگردی
و شاید از هزار هم گذشته بودی
من پشت درختها زرد می شدم
و دیگر خیال پیدا شدن
از سرم پرید.
من به شکل ساده ای من هستم.
اگر این جا نیستم, گم نشده ام.
به سادگی فراموش شده ام.
همین... .
سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی داری به منم سربزن اگه موافق بودی لینک کنیم منتظرخبرتم مررسی پاسخ:سلام آینازجان ممنون که بهم سر زدی. چشم منم بهت سر میزنم. بووووووس
|